Iran Azad
فریدون رمضانی:
ما ايرانيها برنامة هستهاي جمهوري اسلامي را ضمانتي براي امنيت و يا منافع آيندة ملت ايران نميدانيم. اين برنامه فقط براي حفظ قدرت سياسي در دست نظام آخوندي ايجاد شده است.
اين سلاح براي استفاده عليه ملت ايران بكار برده خواهد شد نه عليه دشمنان احتمالي خارجي. اين برخورد با فلسفة وجودي برنامه هستهاي ايران بسيار منطقي بهنظر ميرسد.
جمهوري اسلامي كماكان در سر خيالپرور خود به فكر تكرار استراتژي كرة شمالي و ايجاد يك وسيلة شانتاژ براي كشورهاي غربيست. اميد آنها اين بوده و هست كه جهان غرب و منطقه را با اعلام آزمايش اولين سلاح هستهاي خود غافگير كرده و پس از دستيابي بهنوعي سلاح هستهاي استفاه از آن را وجهالضمان تداوم رژيم نامقبول خود اعلام كنند. اين دقيقاً همان كاري است كه كره شمالي، به گمان خود، انجام داده و شرط دست كشيدن از ادامة بمب سازي خود را امضاي يك قرارداد «عدم تجاوز» با آمريكا اعلام كرده است.
نظام جمهوري اسلامي نيك ميداند كه تا چه حد مورد تنفر ملت ايران است اما از اين بابت بيمي به دل راه نميدهد. چون ميداند و يا لااقل چنين وانمود ميكند كه از عهدة سركوبي هرگونه قيام يا اقدام مردمي براي سرنگوني رژيم برخواهد آمد.
با اتكا به تعصب، جهل و آز گروههاي سركوبگر، سران نظام كه در قساوت و بيرحمي نسبت به ملت ايران از مهاجمان خارجي گوي سبقت ربودهاند، احساس اطمينان ميكنند. آنچه آنها را نگران ميكند پشتيباني و حمايت احتمالي ديگران از مبارزات مردم ايران است. آنها تصور ميكنندكه در دست داشتن سلاح اتمي بيمهاي خواهد بود براي دوام عمر نظام. ما سعي كردهایم به اروپاييها كه قصد سازش با رژيم اسلامي را در سر ميپرورانند، هشدار دهیم. احتمالا حكومتهاي اروپايي خود تا حدود زيادي از اين مطلب آگاهي دارند و نيك ميدانند كه اين نظام تا چه حد مورد تنفر است.
آنها در درجة اول بهخاطر منافع اقتصادي و سپس از روي چشم و همچشمي با آمريكا دست به اين بازي خطرناك زدهاند. مشكل بتوان تصور كردكه سياستمداران با تجربهاي كه چندي پيش به تهران رفتند و رضايت جمهوري اسلامي را براي امضاي قرارداد الحاقي جلب كردند، فريب خورده باشند. آنها مسلماً در اعماق وجدان خود نيك ميدانند كه هيچ فرد يا نظامي كه اين چنين به دروغ و خدعه 18 سالة خود اقرار ميكند، نميتواند يك شبه آب پاكي به سر ريزد و عابد و مسلمان شود!
متأسفانه سياستمداران برخلاف آنچه ادعا ميكنند، كمتر به عوارض و نتايج درازمدت اعمال و رفتار خود ميانديشند. براي آنكه حزبي يا سياستمداري در قدرت باقي بماند، عواقب درازمدت اعمال آنها زياد بهدرد نميخورد. آنچه براي يك سياستمدار جنبه مرگ و زندگي دارد، انتخابات بعديست چون اگر دوباره انتخاب نشود، وضعش بهمصداق «اندر پس ما، جهان چه دريا، چه سراب» خواهد بود. اين كوتهبيني يا خودخواهي سياسي مردان سياست و زمامداران باعث مي شود كه با علم به دنائت نظامهايي مثل جمهوري اسلامي باز هم بخاطر حفظ منافع اقتصادي و سياسي با آنها كنار بيايند و سازش كنند.
در چنين مواردي يگانه راه مبارزه با اين نوع رفتار و «سازش با ابليس» رسوا كردن چنين سياستمداران و روشن كردن افكار عمومي است. خوشبختانه امروز صدهاهزار ايراني وطندوست در سراسر دنيا نگران اوضاع زادگاه خود هستند. اگر ما موفق شويم كه از اين انبوه ايرانيان مبارز برونمرزي آن نيروي سياسي و تبليغاتي مؤثري را كه از عهدة اين كار برآيد، بسازيم، آن وقت خواهيد ديد چگونه رفتار سياستمداران فرصت طلب اروپايي در برخورد با جمهوري اسلامي دگرگون خواهد شد. براي نمونه، به اقليت كوبايي مخالف فيدل كاسترو در آمريكا نگاه كنيد. اگر ما هم روزي موفق شويم چنين نيرويي از ايرانيان مقيم آمريكا و اروپا بسيج كنيم، مسلم بدانيد تأثيرگذار خواهيم شد.
ما ايرانيها برنامة هستهاي جمهوري اسلامي را ضمانتي براي امنيت و يا منافع آيندة ملت ايران نميدانيم. اين برنامه فقط براي حفظ قدرت سياسي در دست نظام آخوندي ايجاد شده است.
اين سلاح براي استفاده عليه ملت ايران بكار برده خواهد شد نه عليه دشمنان احتمالي خارجي. اين برخورد با فلسفة وجودي برنامه هستهاي ايران بسيار منطقي بهنظر ميرسد.
جمهوري اسلامي كماكان در سر خيالپرور خود به فكر تكرار استراتژي كرة شمالي و ايجاد يك وسيلة شانتاژ براي كشورهاي غربيست. اميد آنها اين بوده و هست كه جهان غرب و منطقه را با اعلام آزمايش اولين سلاح هستهاي خود غافگير كرده و پس از دستيابي بهنوعي سلاح هستهاي استفاه از آن را وجهالضمان تداوم رژيم نامقبول خود اعلام كنند. اين دقيقاً همان كاري است كه كره شمالي، به گمان خود، انجام داده و شرط دست كشيدن از ادامة بمب سازي خود را امضاي يك قرارداد «عدم تجاوز» با آمريكا اعلام كرده است.
نظام جمهوري اسلامي نيك ميداند كه تا چه حد مورد تنفر ملت ايران است اما از اين بابت بيمي به دل راه نميدهد. چون ميداند و يا لااقل چنين وانمود ميكند كه از عهدة سركوبي هرگونه قيام يا اقدام مردمي براي سرنگوني رژيم برخواهد آمد.
با اتكا به تعصب، جهل و آز گروههاي سركوبگر، سران نظام كه در قساوت و بيرحمي نسبت به ملت ايران از مهاجمان خارجي گوي سبقت ربودهاند، احساس اطمينان ميكنند. آنچه آنها را نگران ميكند پشتيباني و حمايت احتمالي ديگران از مبارزات مردم ايران است. آنها تصور ميكنندكه در دست داشتن سلاح اتمي بيمهاي خواهد بود براي دوام عمر نظام. ما سعي كردهایم به اروپاييها كه قصد سازش با رژيم اسلامي را در سر ميپرورانند، هشدار دهیم. احتمالا حكومتهاي اروپايي خود تا حدود زيادي از اين مطلب آگاهي دارند و نيك ميدانند كه اين نظام تا چه حد مورد تنفر است.
آنها در درجة اول بهخاطر منافع اقتصادي و سپس از روي چشم و همچشمي با آمريكا دست به اين بازي خطرناك زدهاند. مشكل بتوان تصور كردكه سياستمداران با تجربهاي كه چندي پيش به تهران رفتند و رضايت جمهوري اسلامي را براي امضاي قرارداد الحاقي جلب كردند، فريب خورده باشند. آنها مسلماً در اعماق وجدان خود نيك ميدانند كه هيچ فرد يا نظامي كه اين چنين به دروغ و خدعه 18 سالة خود اقرار ميكند، نميتواند يك شبه آب پاكي به سر ريزد و عابد و مسلمان شود!
متأسفانه سياستمداران برخلاف آنچه ادعا ميكنند، كمتر به عوارض و نتايج درازمدت اعمال و رفتار خود ميانديشند. براي آنكه حزبي يا سياستمداري در قدرت باقي بماند، عواقب درازمدت اعمال آنها زياد بهدرد نميخورد. آنچه براي يك سياستمدار جنبه مرگ و زندگي دارد، انتخابات بعديست چون اگر دوباره انتخاب نشود، وضعش بهمصداق «اندر پس ما، جهان چه دريا، چه سراب» خواهد بود. اين كوتهبيني يا خودخواهي سياسي مردان سياست و زمامداران باعث مي شود كه با علم به دنائت نظامهايي مثل جمهوري اسلامي باز هم بخاطر حفظ منافع اقتصادي و سياسي با آنها كنار بيايند و سازش كنند.
در چنين مواردي يگانه راه مبارزه با اين نوع رفتار و «سازش با ابليس» رسوا كردن چنين سياستمداران و روشن كردن افكار عمومي است. خوشبختانه امروز صدهاهزار ايراني وطندوست در سراسر دنيا نگران اوضاع زادگاه خود هستند. اگر ما موفق شويم كه از اين انبوه ايرانيان مبارز برونمرزي آن نيروي سياسي و تبليغاتي مؤثري را كه از عهدة اين كار برآيد، بسازيم، آن وقت خواهيد ديد چگونه رفتار سياستمداران فرصت طلب اروپايي در برخورد با جمهوري اسلامي دگرگون خواهد شد. براي نمونه، به اقليت كوبايي مخالف فيدل كاسترو در آمريكا نگاه كنيد. اگر ما هم روزي موفق شويم چنين نيرويي از ايرانيان مقيم آمريكا و اروپا بسيج كنيم، مسلم بدانيد تأثيرگذار خواهيم شد.
ferix - 9. Jan, 18:28